وقتی از برنامههای توسعه صحبت میکنیم، ابتدا بهساکن پذیرفتهایم که توسعه امری خودمحقق شونده نیست، بلکه نیازمند تفکری نظاممند و دانشی عمیق نسبت به بسترها، پیشنیازها و پیشرانهای توسعه است که تحقق آن جز با برنامهریزیهای متقن و شفاف درخصوص نقش هریک از بازیگران توسعه امکانپذیر نخواهد بود. با توجه به ۶۰ سال سابقه برنامهریزی در کشور از یکسو و عدمتوفیق در تحقق برنامههای پیشین از سوی دیگر، باید پیش از ورود به تدوین برنامههای آتی، ابتدا به آسیبشناسی برنامههای پیشین پرداخت که در این زمینه آسیبشناسیهای خوبی در اتاق ایران در ارتباط با پیشنیازها، فرآیند، محتوای برنامه و اجرای آن انجامشدهاست که امید میرود درسهای آن به توفیق در تدوین و عملیاتیساختن برنامه هفتم کمک کند.
تمام این عوامل زمینهای نشان میدهند که توفیق یا عدمتوفیق برنامه پیش از نوشتن آن آغاز شدهاست و باید آرمانگرایی در تدوین برنامه جای خود را به واقعگرایی، ماموریتگرایی و تحولگرایی بدهد. بخشخصوصی با چنین نگاهی، پیشنهادهای کارشناسانه خود را در اختیار سازمان برنامه و بودجه قرار دادهاست و امیدوار است با همافزاییهای صورتگرفته این برنامه به سرنوشت برنامههای پیشین گرفتار نشود و بتواند در هدایت کشور در مسیر توسعه به اهداف خود نائل شود.